هفتاد نکته درباره قرآن کریم


مقدمه

استاد قرآن پژوه، بهاءالدین خرمشاهى در بخشى از کتاب قرآن شناخت، 101 نکته قرآنى را، که نوعا مرتبط با علوم قرآنى و حاوى اطلاعاتى مفید و ارزنده در زمینه آشنایى با قرآن است و در میان آنها لطایف و ظرایفى نیز مشاهده مى ‏شود، مطرح کرده است.
از آن‏جا که برخى از این نکات را در بخش‏هاى مختلف کتاب حاضر بیان کرده ‏ایم و یادآورى دوباره آن به نوعى، مرورى مجدد بر مجموعه کتاب به حساب مى‏ آید، بخش دهم را به هفتاد نکته گزینش شده از 101 نکته کتاب مذکور اختصاص مى ‏دهیم.
شایان ذکر است که گرچه در چینش و ترتیب نکته ‏ها تغییراتى صورت گرفته است; اما مطالب آنها عینا و با امانت کامل نقل شده و در صورتى که نیاز به توضیح یا تکمیلى بوده است در حاشیه به آن اشاره شده است.

« بر روی ادامه مطلب کلیک کنید »

هفتاد نکته قرآنى

1. علومى که براى فهمیدن و فهماندن و شناخت و شناساندن هر چه عمیق‏تر و دقیق‏تر قرآن کریم به ‏وجود آمده است، و در طى تاریخ اسلام و اسلام ‏شناسى بر تعداد آنها هم افزوده شده است، «علوم قرآنى‏» نام دارد. هم‏چنین بعضى فنون نیز مانند تجوید و ترتیل و ترجمه جزو آنهاست. تعداد و عناوین این علوم و فنون قرآنى از این قرار است:
1) تاریخ قرآن 2) علم رسم [یعنى رسم‏الخط] عثمانى 3) شناخت مکى و مدنى 4) علم شان نزول/اسباب نزول 5) علم شناخت ناسخ و منسوخ 6) علم محکم و متشابه 7) تحدى، اعجاز و تحریف‏ناپذیرى قرآن 8) تفسیر و تاویل 9) قراءت، تجوید و ترتیل 10) فقه قرآن یا احکام قرآن 11) اعراب قرآن یا نحو و دستور زبان قرآن 12) قصص قرآن 13) علم غریب‏القرآن یا واژگان‏شناسى قرآن 14) علم یا فن ترجمه قرآن. (1)

2. قرآن کریم آخرین وحى‏ نامه الهى در ادیان توحیدى و ابراهیمى، و کتاب مقدس اسلام است که به عین الفاظ، وحیانى است و بدون هیچ کم‏وکاستى، با دقیق‏ترین جمع و تدوینى که درتاریخ کتب آسمانى سابقه دارد، با استفاده از نسخه‏اى که در زمان حیات پیامبر(ص) نوشته شده بوده; ولى حالت کتابى و مصحف نداشته، در عصر عثمان به هیئت کتاب (مصحف) درمى‏آید و این واقعه عظیم دوران‏ساز در فاصله بین یازده هجرى وفات پیامبر(ص) و سى هجرى، که هنوز پنج‏سال از خلافت عثمان باقى بوده است، انجام مى‏ گیرد.

3. مصاحف امام، همان مصاحف عثمانى است و تعداد آنها پنج ‏یا شش نسخه بوده است که به مراکز بزرگ جهان اسلام همراه با یک حافظ قرآن ‏شناس فرستاده شده است (نسخه‏اى به مکه، نسخه‏اى به مدینه، (2) نسخه‏اى به بصره، نسخه‏اى به کوفه، نسخه‏اى به بحرین، نسخه‏اى به شام).

4. مصاحف امام یا عثمانى قرن‏ها باقى بوده است. چنان‏که سه جهانگرد نامدار جهان اسلام، یعنى ابن جبیر (م 614 ق.) و یاقوت (م 626 ق.) و ابن‏ بطوطه (م 779 ق.) هرسه در عصر خویش از مصحف عثمانى محفوظ در جامع کبیر دمشق - که مورد احترام فوق ‏العاده مردم و مرجع زیارت آنان بوده است - دیدن کرده ‏اند. اما بدبختانه این نسخه در آتش ‏سوزى سال 1310 ق. از میان رفته است. گفته مى ‏شود یکى از مصاحف امام (عثمانى) هم‏اکنون در دارالکتب المصریه در قاهره محفوظ است و در ابعاد بزرگ‏تر از رحلى (فى المثل به اندازه روزنامه اطلاعات، یا کیهان) و اخیرا هم به‏ دست‏ خبرگان فن مرمت و اصلاح شده است.

5. قریب دوثلث قرآن در مکه، و کمى بیش از یک ثلث آن در مدینه نازل شده است (تاریخ قرآن رامیار، ص 263). تعداد آیات مکى 4468آیه است و تعداد آیات مدنى 1768 آیه (فرهنگ آمارى کلمات قرآن کریم، ج 1، ص 39).

6. قصص انبیا بیشتر در سوره‏هاى مکى بیان شده است و فقه یا احکام قرآن بیشتر در سوره‏ هاى مدنى.

7. قصص انبیا به نحوى بخش‏بخش در سراسر قرآن کریم آمده است، داستان هیچ پیامبرى به ‏طور سراسرى و یکپارچه در قرآن نیامده است، مگر داستان یوسف و برادرانش که به ‏تمامى و یکپارچه در سوره یوسف، سوره دوازدهم قرآن آمده است.

8. قرآن کریم دو نزول دارد: یکى دفعى و یکباره، یکى تدریجى و 23 ساله. بار اول قرآن به تمامه در «لیلة القدر» به ‏صورت «جملة واحدة‏» (یکبارگى) از لوح محفوظ به بیت‏ العزة یا بیت ‏المعمور (در آسمان چهارم) نازل شده، و سپس نجوما یا منجما یعنى بخش ‏بخش و به تفاریق در طول مدت 23 سال به تفصیل نزول یافته است (بحارالانوار، ج‏18، ص 253 و 254). نظر ملامحسن فیض کاشانى درباره دو نزول قرآن‏ کریم چنین است: «نزول [اول نزول] معناى قرآن به قلب پیامبر(ص) است... سپس در طول بیست [و سه] سال هر بار که جبرئیل بر او ظاهر شده و وحى آورده و الفاظ آن را بر حضرت مى ‏خوانده است، بخش‏ بخش از باطن قلب او به ظاهر زبانش نزول مى‏ یافته است‏» (مقدمه نهم از تفسیر صافى).

9. کاتبان وحى را تا چهل نفر ازصحابه با سواد هم شمرده ‏اند که ده تن از آنان عبارتند از: 1-4. خلفاى چهارگانه 5. ابى ‏بن کعب 6. زید بن ثابت 7. طلحه 8. زبیر 9. سعدبن ابى ‏وقاص 10. سالم مولى ابى ‏حذیفه.

10. ده تن از حافظان اولیه قرآن کریم از میان صحابه پیامبر(ص) عبارتند از: 1. على ‏بن ابى‏ طالب(ع) 2. عثمان 3. ابن مسعود 4. ابى ‏بن کعب 5. زید بن ثابت 6.ابوالدرداء 7. سالم مولى ابى حذیفه 8. معاذ بن جبل 9. ابو زید 10. تمیم الدارى.

11. زید بن ثابت که در عهد عثمان سرپرست هیئت تدوین و جمع و کتابت نهایى قرآن و تشکیل مصحف امام (مصاحف عثمانى) شد، هم کاتب وحى بود، هم حافظ قرآن، و هم در عهد ابوبکر و به‏فرمان او بر مبناى وحى مکتوب ولى پراکنده بازمانده از حضرت رسول(ص)، مصحفى کامل فراهم کرده بود که نزد عمر و سپس دختر او حفصه امانت بود، و در عهد عثمان آن‏را مبناى کار قرار دادند.

12. قرآن کریم داراى سى جزء است [ سى پاره]، که هر جزء با جزء دیگر از نظر طول برابر است. احتمال دارد که حضرت رسول(ص) (3) یا جانشینان ایشان این تقسیم را، براى آن‏که قراءت روزانه قرآن آسان باشد، انجام داده‏اند. در مصحف رسمى امروز جهان اسلام، یعنى در مصحف مدینه، به کتابت عثمان طه، هر جزء درست در بیست صفحه پانزده سطرى ثابت‏ شده است.

13. هر جزء از اجزاى سى‏گانه قرآن، چهار یا دو حزب و کل قرآن 120 یا شصت‏ حزب است. شاید این تقسیم ‏بندى نیز براى تسهیل قراءت قرآن در مجالس فاتحه بوده باشد. (4)

14. هر پنج آیه را خمس [ خ] و هر ده آیه را عشر [ ع] تقسیم کرده ‏اند و این عمل را «تخمیس‏» و «تعشیر» مى ‏نامند. و به‏ این تقسیم بندى‏ ها در حاشیه قرآن‏ها اشاره شده است.

15. تقسیم درونى و تفصیلى دیگر قرآن، به رکوعات است. رکوعات برخلاف سایر تقسیم ‏بندى ‏هاى قرآن طول و اندازه مساوى و معین ندارد، بلکه قرآن‏شناسان خبره هر بخش متشکل از چند آیه را که، هم موضوع و هم معنا و قابل قراءت در نماز بعد از سوره حمد بوده است، و نمازگزار پس از خواندن آن به ‏رکوع مى ‏رود، رکوع/رکوعات نامیده ‏اند. عدد رکوعات قرآن طبق مشهور 540 فقره است.

16. تعداد آیات قرآن بر طبق اصح روایات 6236 فقره است.

17. تعداد کلمات قرآن 77807 فقره است.

18. کلمه جلاله (الله) در قرآن کریم 2699 بار به‏ کار رفته است.

19. سبع طول یا طوال، عبارت است از: هفت‏سوره از بقره تا توبه، (5) منهاى سوره انفال.

20. مفصلات عبارت از 66 سوره کوچک قرآن است، بعد از سوره حجرات; یعنى از سوره «ق‏» آغاز مى ‏شود (6) تا پایان قرآن، به ‏اضافه سوره حمد که در اول قرآن قراردارد. (شناخت ‏سوره‏هاى قرآن، ص 47)

21. حامدات پنج‏ سوره است که با الحمدلله آغاز مى ‏شود که از این قرارند: 1.سوره فاتحه. 2. سوره انعام. 3. کهف. 4. سبا. 5. فاطر.

22. مسبحات عبارتند از : اسراء، حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلى.

23. زهراوان یا زهراوین به دو سوره قرآن اطلاق مى‏ گردد: بقره و آل عمران.

24. معوذتین (که به فتح واو تلفظ مى ‏شود و به کسر آن درست است) نام دو سوره آخر قرآن، یعنى فلق (قل اعوذ برب الفلق) و ناس (قل اعوذ برب الناس) است که چون حضرت رسول(ص) با خواندن آنها نوادگانش حسن و حسین (علیهما السلام) را تعویذ مى‏ کرد (به پناه خداوند مى‏سپرد) به ‏این نام‏ها خوانده شده‏ اند.

25. حروف مقطعه یا فواتح سور، به حروفى مانند الم [الف، لام، میم]، طسم [طا،سین ، میم] ، کهیعص [کاف، هاء، یاء، عین، صاد] گفته مى ‏شود که گسسته از همند و متشکل از 29 حرف یا مجموعه حروف هستند که در آغاز 28 سوره قرآن - که همگى مکى هستند جز بقره و آل عمران - آمده است.

26. بعضى از محققان شیعه گفته ‏اند از حروف مقطعه، اگر حروف مکرر را رهاکنیم، عبارت «صراط على حق نمسکه‏» (راه على حق است آن‏را درپیش مى ‏گیریم) بیرون مى ‏آید. و بعضى از محققان اهل سنت، شاید در پاسخ آن گفته ‏اند از جمع آنها عبارت «صح طریقک مع السنة‏» (راه تو با اهل سنت درست است) برمى ‏آید.

27. کوتاه‏ترین آیه قرآن از میان حروف مقطعه، «طه‏» (که به ‏صورت طاها تلفظ مى ‏شود) در آغاز سوره طه، سوره بیستم است، هم‏چنین «یس‏» (که به ‏صورت یاسین تلفظ مى ‏شود) در آغاز سوره یس، سوره سى ‏و ششم قرآن. باید توجه داشت که «ق‏»[ قاف] در آغاز سوره «ق‏»، و «ن‏» [ نون] در آغاز سوره قلم، داراى عدد مستقل نیستند; (7) یعنى آیه واحدى شمرده نشده ‏اند. از حروف مقطعه یا فواتح سور (آغازگر سوره ‏ها) گذشته کوتاه‏ترین آیه قرآن مجید «مدهامتان‏» است (سوره الرحمن، آیه 64) که معناى آن «دو برگ یا باغ سبز سیه تاب‏» است. و بلندترین آیه، آیه تداین [ دین مداینه] (مربوط به لزوم کتابت ‏سند براى وام) است (سوره بقره، آیه 282) که در مصحف مدینه، به کتابت عثمان طه درست ‏یک صفحه پانزده ‏سطرى را در برگرفته است (ص 48). هم‏چنین بلندترین سوره قرآن، سوره بقره است (در مصحف به کتابت عثمان طه 48 صفحه است) و کوتاه‏ترین سوره، سوره کوثر است که طول آن فقط یک سطر و نیم است.

28. مئون / مئین سوره‏هایى هستند که بیش از صد آیه دارند و عبارتند از سوره یونس تا سوره شعراء، منهاى سوره‏هاى ابراهیم، رعد، حجر، مریم، نور، فرقان که کمتر از صد آیه دارند. به ‏اضافه سوره صافات، جمعا یازده سوره و نام آنها از این قرار است: یونس، هود، یوسف، نحل، اسراء، کهف، طه، انبیاء، مؤمنون، شعراء، صافات. (شناخت ‏سوره ‏هاى قرآن، ص 46)

29. مثانى در اصطلاح علوم قرآنى، عبارت است از: تمام سوره‏هایى که بعد از سوره شعراء تا سوره حجرات قرار دارند و تعداد آیات آنها از صد کمتر است. این سوره‏ها از سوره 27 (نمل) آغاز و تا سوره‏49 (حجرات) ادامه پیدا مى ‏کند، به ‏استثناى سوره صافات که 182 آیه دارد، و به ‏اضافه هشت ‏سوره دیگر که تعداد آیات آنها از صد کمتر است; یعنى انفال، رعد، ابراهیم، حجر، مریم، حج، نور، فرقان. (شناخت ‏سوره ‏هاى قرآن، ص‏46-47)

30. دو آیه در قرآن هست که تمامى حروف الفبا در آنها به ‏کار رفته است، این دو آیه عبارتند از آیه 154 سوره آل‏ عمران که آغاز آن چنین است: «ثم انزل علیکم من بعد الغم امنة نعاسا یغشى طائفة منکم...» و دیگر آیه 29 ( آیه آخر) سوره فتح که آغاز آن چنین است: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء على الکفار رحماء بینهم...».

31. دو آیه در قرآن کریم هست که صنعت قلب مستوى یا عکس کامل دارد. یعنى از هر دو سو یکسان خوانده مى ‏شود: 1) «کل فى فلک‏» (یس، 40) 2) و «ربک فکبر» (مدثر، 3).

32. وسط قرآن مجید، یعنى آن‏جا که درست به‏ نصف تقسیم مى ‏گردد در کلمه «ولیتلطف‏» (سوره کهف، 19) است.

33. چهار عبارت قرآنى هست که در هر یک از آنها چهار تشدید متوالى وجود دارد:

1. نسیا رب السماوات (مریم، 64 و 65);
2. فى بحر لجى یغشاه موج (نور، 40);
3. قولا من رب رحیم (یس، 58);
4. ولقد زینا السماء (ملک، 5).

34. مفصل‏ترین ترجیع‏بند قرآن در سوره الرحمن است که 31 بار آیه «فباى آلاء ربکما تکذبان‏» (پس کدامین نعمت پروردگارتان را انکار مى ‏کنید؟) تکرار شده است. «ربکما» یعنى پروردگار شما دو تن، انس و جن. رسم است که هنگام خواندن این آیه باید گفت: «لا بشی‏ء من آلائک ربنا نکذب‏» یا «ولا بشی‏ء من نعمک ربنا نکذب، فلک الحمد» (پروردگارا، به هیچ چیز از نعمت‏هاى تو انکار نداریم، پس سپاس تو را).

35. دو ترجیع‏بند دیگر در قرآن مجید در سوره قمر است که آیه «فکیف کان عذابى و نذر» (بنگر تا عذاب و هشدار من چگونه بود؟) سه بار تکرار مى‏شود. هم‏چنین آیه «ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر» (و به‏راستى قرآن را قابل پندگیرى گرداندیم، پس آیا پندپذیرى هست؟) چهار بار در همین سوره عینا تکرار مى‏ شود.

36. یک ترجیع‏بند دیگر در سوره مرسلات است که آیه «ویل یومئذ للمکذبین‏» (در چنین روزى واى بر منکران) ده مرتبه دراین سوره تکرار شده است.

37. آیات سجده اعم از واجب و مستحب پانزده آیه است، که از آن میان چهار آیه سجده واجب دارد که باید به‏هنگام خواندن یا شنیدن آنها سجده کرد و سوره‏هایى را که این چهار آیه در آن هست «عزایم‏» نامند و این چهار سوره عبارتند از: سجده، فصلت، نجم، علق.

38. وان یکاد: آغاز آیه ماقبل آخر از سوره قلم است و تمام آن (با آیه بعدى) چنین است: «و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون × و ما هو الا ذکر للعالمین‏» (و بسیار نزدیک بود که کافران چون قرآن را شنیدند، تو را با دیدگانشان آسیب برسانند [چشم ‏زخم بزنند] و گفتند او دیوانه است. و حال آن‏که آن جز پندى براى جهانیان نیست) (سوره قلم، آیات 51 و 52). مفسران در شرح این آیه گفته‏اند که عده‏اى از کافران، چشم ‏زنان حرفه‏اى و قهار و شورچشم و گزندرسان طایفه بنى ‏اسد را، که به‏ چشم‏زنى و آسیب‏ رساندن با چشم به‏ انسان و حیوان معروف بودند، آوردند که حضرت رسول(ص) را چشم بزنند و از پاى درآورند، ولى حفظ الهى او را در امان داشت و این آیه در اشاره به ‏آن نازل شد و حسن بصرى و دیگران گفته ‏اند که خواندن و به‏ همراه ‏داشتن این آیه در دفع چشم زخم مؤثر است. همین است که از آیه و ان یکاد، حرز و تعویذى به ‏صورت گردن‏بند هم ساخته مى ‏شود و به‏ گردن اطفال مى ‏اندازند. حافظ گوید:

حضور محفل انس است و دوستان جمعند و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید

(یعنى در را ببندید که نامحرمان وارد محفل انس ما نشوند).

39. در قرآن کریم از 25 تن از انبیاى عظام الهى نام برده شده است و شرح مفصل یا کوتاه دعوت آنان قوم خود را به توحید و نیکوکارى آمده است. این پیامبران عبارتند از:

 1. آدم(ع) 2. ابراهیم(ع) 3. ادریس(ع) 4. اسحاق(ع) 5. اسرائیل [ یعقوب](ع) 6. اسماعیل(ع) 7. الیاس(ع) 8. الیسع(ع) 9. ایوب(ع) 10. داود(ع) 11.ذو الکفل(ع) 12. زکریا(ع) 13. سلیمان(ع) 14. شعیب(ع) 15. صالح(ع) 16.عیسى(ع) 17. لوط(ع) 18. محمد(ص) 19. موسى(ع) 20. نوح(ع) 21. هارون(ع) 22. هود(ع) 23. یحیى(ع) 24. یوسف(ع) 25. یونس(ع).

40. اعلام قرآن، یعنى شناخت و معرفى صاحبان نام‏هاى خاص در قرآن کریم که این نام‏هاى خاص:

1) گاه شامل رجال است; مانند ذوالقرنین یا شعیب یا ابراهیم.

2)گاه‏ شامل نساء است; مانند مریم و زنان بعضى انبیا یا زلیخا که تحت عنوان امراة العزیز همسر عزیز مصر از او نام برده شده است.

3)گاه شامل اماکن جغرافیایى است; نظیر مصر، مدین، مکه و مدینه.

4)گاه شامل غزوات است; مانند بدر، احد (از احد بالصراحه نام برده نشده است) یا حنین.

5) گاه شامل اقوام است; مانند عرب، عاد، یاجوج و ماجوج.

6) گاه شامل نام فرشتگان است; مانند جبرئیل، میکائیل، ملک الموت، مالک دوزخ، هاروت و ماروت.
 
7)گاه شامل آلهه کفر و بتان است; مانند عزى، لات، منات، ود، سواع، یعوق.
 
8) گاه شامل ائمة الکفر است; مانند فرعون، سامرى، قارون.
 
9)گاه شامل موجودات غیبى اخروى است; مانند بهشت، جهنم، سلسبیل، کوثر.
 
10)گاه شامل کتب آسمانى است: زبور، تورات، انجیل و قرآن.
 
41. آیا قرآن غث و سمین دارد؟ این مساله از قدیم معرکه آراى قرآن‏پژوهان و قرآن‏شناسان مسلمان بوده است. از قدما کسى که با صراحت تمام به این سؤال جواب مثبت داده امام محمد غزالى است، که طبق اعتقاد خود به غث و سمین داشتن قرآن‏کریم، کتابى به سلیقه خود از آیات برتر قرآنى برگزیده است که جواهرالقرآن نام‏دارد و جمعا نزدیک 1400 آیه (کمتر از یک‏چهارم کل آیات قرآن) برگزیده است. در این زمینه قابل توجه است که یک قطعه دوبیتى فارسى که گوینده‏اش مجهول است از قدما به ‏دست ما رسیده است. در قدمت این قطعه دوبیتى همین بس که ابن‏عربشاه (احمدبن محمد، 791 - 854 ق.) نویسنده کتاب عجائب‏المقدور فى اخبار تیمور (به ‏عربى) این دو بیت فارسى را به دو بیت عربى، که هموزن و هم قافیه آن است، ترجمه کرده است که هردو، هم دو بیت فارسى و هم دو بیت عربى را نقل مى‏کنیم:
 
در بیان و در فصاحت کى بود یکسان سخن گرچه گوینده بود چون جاحظ و چون اصمعى در کلام ایزد بیچون که وحى منزلست کى بود تبت‏ یدا مانند یا ارض ابلعى ما استوى فی موقف الافصاح منطیق و لو قد سحبا سحب سحبان و اصمى اصمعى فافتکر فیما ترى فی منزل اعیى الورى هل ترى تبت تحاذی قیل یا ارض ابلعی

(زندگى شگفت ‏آور تیمور، ترجمه محمدعلى نجاتى، ص 337)
 
42. قاریان هفت‏گانه یا قراء سبعه، که در واقع ائمه قراءت و قراءت‏شناس و مقرى (داناى علم قراءت و قراءت‏پژوه) هستند، عبارتند از:

1. عبد الله بن عامر دمشقى (م‏21- 118ق.) 2. عبد الله بن کثیر مکى (45 - 120ق.) 3. عاصم بن ابى النجود (76-128ق.) 4. زبان بن علاء ابو عمرو بصرى (68 - 154ق.) 5. حمزة بن حبیب کوفى (80 - 156ق.) 6. نافع بن عبد الله مدنى (70 - 169ق.) 7. على بن حمزه کسائى (119-189ق.).

43. متشابهات طبق تصریح قرآن کریم (آل عمران، 7) در قرآن کریم وجود دارد، یعنى آیه ‏ها و عباراتى از قرآن که آنها را نمى ‏توان و نمى‏ باید به ‏معناى ظاهرى گرفت. مانند این‏که «عرش الهى بر آب بود». در برابر متشابهات، محکمات است که بخش اعظم قرآن را تشکیل مى ‏دهد و معناى آنها از ظاهرشان برمى ‏آید; مانند «الوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین‏» (بقره، 233) (مادران باید فرزندانشان را دو سال کامل شیر دهند). متشابهات در قرآن کریم در حدود دویست آیه در میان 6236 آیه است. تاویل متشابهات جایز و بلکه لازم است و آن وظیفه و در حد توان راسخان درعلم وایمان است. و برعکس، تاویل محکمات غیرلازم و ممنوع است.

44. آیا تاویل قرآن را فقط خداوند مى ‏داند؟ این بحث معرکه آراى مفسران و قرآن ‏پژوهان اهل سنت و شیعه است و مرجع قرآنى آن آیه هفتم از سوره آل‏ عمران است که پس از بیان این‏که قرآن هم محکمات دارد که اساس کتاب را تشکیل مى‏دهد و هم متشابهات، و بیان این که کژدلان در پى تاویل بر وفق هوى و هوس‏هاى خود هستند مى ‏فرماید که: «و ما یعلم تاویله الا الله والراسخون فى العلم‏» که این عبارت قرآنى هم از نظر نحوى و هم بلاغى قابلیت دو قراءت دارد: الف) قراءت وقف پس از الله، که قراءت اکثر اهل سنت است مگر معدودى از بزرگان آنان، مانند زمخشرى، قاضى عبدالجبار همدانى، ابوالسعود عمادى، آلوسى، قاضى بیضاوى و حتى نحویان بزرگى چون نحاس، عکبرى و محمود صافى، ب) قراءت عطف، یعنى عطف الراسخون فى العلم به ‏الله که قراءت اکثریت قریب به اتفاق شیعه امامیه است و عده‏اى از بزرگان اهل سنت که نام بعضى از آنان را هم‏اکنون یاد کردیم. آرى چون در این آیه الراسخون فى العلم در مقام مدحند، و ندانستن تاویل قرآن مدح نیست، و چون اگر کسى جز خداوند داناى تاویل متشابهات قرآن نباشد، العیاذ بالله قرآن شبیه به‏معما و در نهایت ناقض غرض صاحب قرآن خواهد شد، و نمى‏توان گفت که حتى حضرت رسول(ص) و ائمه اطهار: تاویل قرآن را نمى‏دانند، لذا در پاسخ به این سؤال که در صدر این فقره آوردیم مى‏گوییم که آرى راسخان در علم که در درجه اول عبارت از حضرات معصومین: هستند (که فرموده‏اند: نحن الراسخون فی العلم، فنحن نعلم تاویله/ ما راسخان در علمیم، لذا تاویل قرآن را مى‏دانیم) و سپس ائمه علم وادب و قرآن‏شناسان و قرآن‏پژوهان دانشور، داناى تاویل متشابهات و تواناى تاویل متشابهاتند.

45. قرآن کریم به انواع شکل‏ها و شیوه‏ها کتابت و چاپ شده است. از مهم‏ترین خوشنویسان قرآن در عصر قدیم، ابن‏مقله (واضع خط ثلث) و ابن بواب و یاقوت مستعصمى، و در اعصار جدیدتر از همه مشهورتر احمد نیریزى است که یکى از مصاحف کتابت او درعصر جدید تحت عنوان‏«قرآن مستضعفین‏» (پس از زدودن نام قبلى آن که به پهلوى دوم مربوط بوده است) به‏ طبع رسیده است. در جهان اسلام یکى از بهترین خوشنویسان معاصر، حامدالآمدى خطاط هنرمند ترک است، و دیگر عثمان‏طه خطاط هنرمند سورى و هم‏چنین قرآن به ابعاد مختلف کتابت و چاپ شده از جمله کل قرآن در یک صفحه (حتى کوچک‏تر از یک صفحه روزنامه اطلاعات) به‏ طبع رسیده است که طبعا بسیار ریز است و فقط با ذره‏بین قابل خواندن است. هم‏چنین با کاغذ بسیار نازک در ابعاد یک در دوسانتى ‏مترى هم چاپ شده است. و یکى از کتابت‏هاى آن در قطع بزرگ کتابت بایسنقر میرزا (802 - 838ق.) شاهزاده هنرمند تیمورى، به خطى است که غیر خبرگان آن را ثلث مى‏خوانند اما در واقع خط محقق است، و در ابعادى تقریبا یک متر در نیم متر کتابت‏شده بوده و شاید هنرى‏ترین خوشنویسى قرآن بوده است و گویا مدت‏ها در دروازه ‏قرآن شیراز محفوظ بوده است، سپس به ‏جاى روزگار، مردم نامسؤول و بى ‏فرهنگ روزگار، آن را صفحه-صفحه کرده ‏اند و طوفان حادثه، یعنى همین تاراج‏گرى و طماعى، هر برگ آن را به دیارى افکنده است و امروز اغلب برگ‏هاى آن در موزه‏هاى معروف جهان محفوظ است.

46. نخستین چاپ قرآن به ‏وسیله پاگانینى در ونیز در فاصله سال‏هاى 1503 تا 1523م. انجام گرفته است. طبع‏هاى مهم دیگر قرآن کریم عبارتند از: طبع ابراهام هینکلمان در 1694م. (هامبورگ); طبع فلوگل (1834م.، لایپزیک); طبع سن‏پترزبورگ که اولین طبع براى مسلمانان است در 1787م.; طبع تبریز در 1242ق. یا 1244ق. نخستین تصحیح و طبع علمى قرآن کریم در جهان اسلام مصحف قاهره است، در سال 1343ق. / 1923م.، تحت اشراف استادان الازهر، و با حمایت ملک‏فؤاد اول. این مصحف بر معتبرترین کتب رسم‏الخط خاص قرآن و قراءات خاص قرآن استوار است و با روایت معیارین حفص از عاصم تدوین شده است. مصحف مدینه که امروزه مصحف عالمگیر و رسمى جهان اسلام شمرده مى‏شود، برهمان تصحیح و طبع مصحف قاهره استوار است و به خط عثمان طه خطاط هنرمند سورى است.

47. ترجمه فارسى، یعنى قدیم‏ترین ترجمه قرآن در عهد رسول الله(ص) انجام گرفته است; زیرا در نامه‏هاى ایشان به پادشاهان آن روزگاران، مانند نجاشى و مقوقس و خسروپرویز، آیات قرآنى هم بود، و طبعا ترجمه نامه‏ها و آیات به اطلاع آنان مى‏رسید، و حضرت(ص) این معنا را مى‏دانستند و انکارى نمى ‏فرمودند. دیگر این‏که عده‏اى از ایرانیان از سلمان خواسته بودند که سوره حمد (و بعضى آیات قرآنى) را براى آنان به فارسى ترجمه کند و او چنین کارى انجام داده بود از جمله بسم الله الرحمن الرحیم را به «به نام یزدان بخشاینده‏» ترجمه کرده بود، و حضرت رسول(ص) از این مساله باخبر بودند و انکارى نفرموده بودند. در قرون بعد نیز ایرانیان نخستین قومى از مسلمانان بودند که قرآن را به‏زبان مادرى و رسمى خود ترجمه کردند. تا قبل از کشف و تصحیح قرآن قدس به‏همت آقاى دکتر على رواقى، ترجمه تفسیر طبرى که ترجمه آیات قرآنى را نیز همراه دارد و در سال 345ق. صورت گرفته بود، کهن‏ترین ترجمه فارسى قرآن شمرده مى‏ شد. ولى ترجمه قرآن قدس از آن هم کهن‏تر و متعلق به سال‏هاى بین 250 تا 350 هجرى قمرى است.

48. ترجمه ترکى قرآن، نسخه‏اى از ترجمه ترکى قرآن با تاریخ 734ق. در موزه‏هاى هنرى ترکى - اسلامى استانبول نگهدارى مى ‏شود، که قدیم‏ترین ترجمه موجود ترکى قرآن است.

49. ترجمه اردو، نخستین ترجمه قرآن کریم به زبان اردو، ترجمه مولاناشاه رفیع ‏الدین دهلوى است (1190 ق.); اما از آن پس اردوزبانان در ترجمه و تفسیر قرآن کریم در فاصله چهار قرن، سنگ تمام گذاشته ‏اند و کتابشناسى ترجمه ‏ها و تفسیرهاى قرآن کریم به زبان اردو که منتشر شده است، بیش از یک‏هزار اثر را دربر دارد.

50. ترجمه لاتین، نخستین ترجمه لاتینى قرآن را رابرت کتونى (روبرتوس کتننسس) در سال 1143م. انجام داد که قرن‏ها بعد با اجازه مارتین لوتر اجازه چاپ پیداکرد.

51. ترجمه انگلیسى قرآن، قرآن کریم به انگلیسى بیش از هر زبان اروپایى دیگر ترجمه شده است و امروزه بیش از چهل ترجمه کامل و یک‏صدوبیست ترجمه برگزیده از قرآن کریم به انگلیسى وجود دارد. نخستین ترجمه کامل انگلیسى به قلم الکساندر راس است که از روى ترجمه فرانسوى در سال 1648م. به عمل آمده است. از غیر مسلمانان ترجمه آرتور آربرى ترجمه‏ اى ممتاز است. و از مسلمانان ترجمه‏ هاى پیکتال و عبد الله یوسف على.

52. ترجمه فرانسوى قرآن. بهترین ترجمه ‏هاى فرانسوى قرآن ترجمه کازیمیرسکى، و ترجمه بلاشر است.

53. ترجمه آلمانى قرآن. بهترین ترجمه‏ هاى آلمانى قرآن ترجمه اولمان، ترجمه هنینگ، و اخیرا ترجمه همراه با توضیحات و واژه‏نما (کونکوردانس) اثر رودى پارت است.

54. ترجمه روسى قرآن. بهترین ترجمه‏هاى روسى قرآن یکى ترجمه کراچفسکى است، و دیگرى که در سال جارى (1374ش.) انتشار یافته است ترجمه پرفسور عثمانوف.

55. اولین مفسر قرآن حضرت رسول(ص) هستند و نمونه‏اى از تفسیرهاى ایشان، با ترتیب سوره به‏سوره در کتاب اتقان سیوطى نقل شده است. نیز بسیارى از احادیث از ایشان نقل شده است که روشنگر آیات قرآنى است و احادیث تفسیرى نام دارد.

56. پس از رسول‏الله(ص) بزرگ‏ترین قرآن‏شناس و مفسر جامعه اسلامى درصدر اسلام، حضرت على‏بن ابى‏طالب(ع) است که سوگند یاد فرموده است که اگر بخواهم تفسیر سوره حمد را درحدى که هفتاد بار شتر باشد، بیان مى‏دارم. هم‏چنین ایشان از حافظان قرآن و کاتبان وحى بوده است و مصحف خود را در فاصله‏اى کمتر از یک هفته پس از وفات رسول‏الله(ص) جمع کرد. ولى چون داراى توضیحات و اضافات تفسیرى بود و فى‏المثل نام منافقان را که در قرآن با اشاره و بدون نام آمده است، بالصراحه معلوم مى‏کرد و نظایر این، آن جمع و تدوین را که برحسب نزول بود از ایشان نپذیرفتند. حضرت ابتدا آزرده شدند; ولى سپس با دیدن روشمندى و اتقان شیوه کار گروه زیدبن ثابت در عهد عثمان و کمال دقت و مراقبتى که در تدوین مصحف امام (مصاحف عثمانى) به کار رفته بود آن‏را پذیرفتند و مصحف خود را ظاهر نساختند و فرمودند: اگر همان مسؤولیتى که به‏عثمان داده شد به من داده مى‏ شد من نیز در جمع و تدوین قرآن همان کار را مى‏ کردم.

57. پس از حضرت رسول و حضرت على(ع) بزرگ‏ترین قرآن‏شناس جامعه صدر اسلامى ابن عباس (عبدالله‏بن عباس) صحابى گرانقدر و شاگرد حضرت على(ع) بوده است که اقوال تفسیرى او که در دل تفسیر طبرى آمده بوده است، به‏صورت مستقل جمع شده و به کوشش فیروزآبادى صاحب قاموس تحت عنوان تنویر المقباس فى تفسیر ابن‏عباس مدون گردیده و در عصر جدید انتشار یافته است.

58. پس از ابن‏عباس شاگرد بزرگش مجاهد، مفسرى ‏بزرگ است و گویند سى ‏بار قرآن‏کریم را به ‏درس و تفسیر نزد ابن ‏عباس دوره کرده بود و به روایتى شاگرد حضرت على(ع) هم بوده است. در سال‏هاى اخیر تفسیر او در دو مجلد به‏ طبع رسیده است.

59. مهم‏ترین تفسیر قدیم جهان اسلام تفسیر طبرى مورخ و محدث بزرگ ایرانى‏ است (متوفى 310ق.) که به جامع‏ البیان معروف است و در سى مجلد به ‏طبع رسیده است. این تفسیر قدیم‏ترین و مهم‏ترین تفسیر نقلى یا ماثور جهان اسلام هم شمرده مى‏ شود.

60. قدیم‏ترین تفسیرهاى شیعه یکى تفسیر على بن ابراهیم قمى است که در دو مجلد به طبع رسیده است; و دیگر تفسیر فرات کوفى که آن نیز طبع منقحى دارد. قمى و کوفى از رجال اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجرى‏ اند.

61. قدیم‏ترین تفسیر فارسى شیعه امامیه، تفسیر ابوالفتوح رازى (متوفاى نیمه‏ اول قرن ششم هجرى) است که روض ‏الجنان و روح ‏الجنان نام دارد. این تفسیر دربیست جلد است و پیش‏ترها به کوشش علامه‏قزوینى،مرحوم قمشه ‏اى، مرحوم‏ شعرانى واخیرا به کوشش دکتر محمدجعفر یاحقى ودکتر مهدى ناصح به‏ طبع رسیده است.

62. قدیم‏ترین تفسیرعرفانى فارسى تفسیرکشف ‏الاسرار و عدة‏الابرار اثر رشیدالدین ابوالفضل میبدى (م‏520 ق.) است که مبتنى بر امالى تفسیرى خواجه عبدالله انصارى است.

63. مهم ترین تفسیر بروفق مشرب یا مذهب اعتزال تفسیر کشاف زمخشرى (م‏538ق.) است.

64. مهم ترین تفسیر کلامى جهان اسلام، بروفق مذهب اشعرى، تفسیر کبیر امام فخر رازى (م‏606ق.) است در بیش از سى مجلد.

65. جامع‏ترین تفسیر قدیمى شیعه امامیه مجمع البیان در ده مجلد اثر ابو على امین الاسلام فضل بن حسن طبرسى (م‏548ق.) به عربى است که به فارسى هم ترجمه شده است.

66. مهم‏ترین تفسیر شیعه در قرن چهاردهم هجرى تفسیر المیزان، اثر شادروان علامه طباطبائى(م‏1361ش.) است در بیست جلد به ‏عربى که به ‏فارسى هم ترجمه ‏شده است.

67. جدیدترین ومهم‏ترین تفسیر جهان اسلام (اهل سنت)،التفسیر المنیر نوشته استاد وهبة زحیلى است، به عربى (32جلد در شانزده مجلد، طبع 1411ق./ 1991م.). دکتر زحیلى فقه ‏شناس و استاد فقه دراغلب دانشگاه‏هاى سوریه وجهان اسلام است.گفتنى است که این کتاب در چند سال پیش برنده جایزه کتاب سال جهانى جمهورى اسلامى ایران شد.

68. «اعجاز عددى قرآن کریم‏» یکى از رشته ‏هاى قرآن‏ پژوهى جدید است که مقصود آن نشان‏دادن نظم اعجازگونه ریاضى قرآن کریم است. نخستین کسى که این مساله را پیش کشید و حیرت و اعجاب جهانیان را برانگیخت، دکتر رشاد خلیفه مصرى‏الاصل و استاد کامپیوتر در دانشگاه‏هاى امریکا بود که فرضیه عدد نوزده را پیش کشید که بسم‏الله‏الرحمن الرحیم، نوزده حرف است و کلمه «اسم‏» نوزده‏بار در قرآن آمده است، و کلمه جلاله (الله) 2698 بار که مضربى از نوزده است; یعنى 142 در 19; و «الرحمن‏» 57 بار (19 در 3)، و «الرحیم‏» 114 بار (6 در 19) در قرآن به‏کار رفته است. اما نظریه او از دو جهت غوغا به‏بار آورد: یکى آن‏که عدد نوزده در قرآن شماره نگهبانان جهنم هم هست (علیها تسعة عشر). این اشکالى به‏بار نمى‏آورد، ولى عدد نوزده عدد مقدس بابیان و بهاییان است; یعنى «حروف حى‏» یا اصحاب نزدیک باب است، لذا مسلمانان از این نظریه برآشفتند و آشوب‏هاى بعد در نهایت به‏ ترور یا قتل رشاد خلیفه انجامید. اشکال دیگر نظریه او این بود که تا حدودى «حساب سازى‏» در آن مشاهده شد. ازجمله یکى از بزرگ‏ترین قرآن‏پژوهان ایران، آقاى دکتر محمود روحانى، که صاحب یکى از دقیق‏ترین فرهنگ‏ها و فهرست‏هاى آمارى قرآن است (به‏ نام فرهنگ آمارى کلمات قرآن کریم/ المعجم الاحصائى لالفاظ القرآن الکریم، 3 مجلد، طبع مشهد، مؤسسه چاپ و نشر آستان قدس رضوى)، بررسى جدید و دقیقى درباره آمار کلمه جلاله (الله) در قرآن انجام داده و از نظریه دکتر رشاد خلیفه هم باخبر بوده است و با قاطعیت تمام آمار این کلمه را 2699 نشان مى‏دهد که با آمار رشاد خلیفه یک عدد اختلاف، و با المعجم المفهرس معروف محمد فؤاد عبدالباقى دو عدد اختلاف دارد.

69. اما راهى را که رشاد خلیفه باز کرده بود دیگران از جمله عبدالرزاق نوفل از قرآن‏پژوهان اهل سنت، و ابوزهراء النجدى از قرآن‏پژوهان شیعه ادامه دادند و به تناسب‏هاى ریاضى قابل توجهى رسیدند. کتاب عبدالرزاق نوفل اعجاز عددى در قرآن‏کریم نام دارد و به قلم قرآن‏پژوه و قرآن‏شناس دانشور معاصر، آقاى مصطفى حسینى طباطبائى به فارسى ترجمه شده است. ذیلا تعدادى از آمار و ارقام شگفت‏آور عبدالرزاق نوفل نقل مى ‏شود:

- واژه دنیا در قرآن کریم 115 بار به ‏کار رفته است، و واژه آخرت هم همین تعداد.

- شیاطین 68 مرتبه، ملائکه هم همین تعداد.

- حیات 71 بار، موت هم همین تعداد.

- علم و معرفت ومشتقات آنها 811 بار، ایمان و مشتقات آن‏هم همین تعداد.

- ابلیس یازده بار، و استعاذه از او هم به‏ همین تعداد.

- کلمه یوم به‏ معناى روز(به ‏صورت مفرد) 365بار به‏ تعداد روزهاى ‏سال (شمسى) در قرآن به‏ کار رفته است. و به ‏صورت تثنیه و جمع سى بار، به ‏تعداد روزهاى ماه.

- کلمه شهر به معناى ماه، 12 مرتبه در قرآن دیده مى ‏شود به ‏تعداد ماه‏هاى سال.

70. اما کتاب دکتر ابوزهراء النجدى قرآن‏ پژوه شیعه من الاعجاز البلاغى و العددى للقرآن الکریم نام دارد و چنان‏که از نامش برمى ‏آید به‏ عربى است و هنوز به‏ فارسى ترجمه نشده است و از نظر شگفتى ‏هاى ریاضى به ‏پاى کار رشاد خلیفه و عبدالرزاق نوفل نمى ‏رسد. ذیلا چند تناسب و ظرافت عددى قرآنى را که او پیدا کرده و در کتاب پیش گفته آورده است، نقل مى ‏کنیم:

- ساعت / الساعة در قرآن کریم 24 بار به‏ کار رفته است به تعداد ساعات شبانه روز.

- سماوات السبع یا سبع سماوات، هفت بار به‏ کار رفته است.

- «سجد» و مشتقات آن 34مرتبه به ‏کار رفته است که برابر مجموع سجده ‏هاى هفده رکعت نماز شبانه‏ روزى است، از قرار هر رکعتى دو سجده، جمعا 34 سجده.

- لفظ صلاة و قیام و اقیموا و مشتقات آن 51 بار به ‏کار رفته است که برابر با هفده ‏رکعت نماز واجب و 34 رکعت نماز مستحب شبانه ‏روزى است.

- مشتقات وصى/ توصیه به ‏تعداد اوصیاى الهى دوازده بار به‏ کار رفته است.

- لفظ شیعه و مشتقاتش دوازده بار در قرآن به ‏کار رفته است.

- مشتقات فرقه، 72 بار به ‏کار رفته است و این به ‏تعداد 72 فرقه اسلامى است.

در پایان این نکته گفته شود که این‏گونه پژوهش‏ها جنبه تفننى دارد، و ارزش طراز اول علمى ندارد.

پرسش

1. تقسیم سوره‏ها به «رکوعات‏» یعنى چه و بر چه اساسى صورت گرفته است؟

2. به پنج دسته ‏بندى در مورد اعلام قرآن اشاره نمایید.

3. زهراوین، قرینتین، حامدات و مسبحات به چه سوره‏هایى اطلاق مى ‏شود؟

4. بهترین ترجمه انگلیسى، فرانسوى و آلمانى قرآن را نام ببرید.

5. سوره‏هاى داراى ترجیع‏بند قرآن را با ذکر آیات تکرارى آنها بنویسید.

6. قدیم‏ترین تفسیر عربى و فارسى شیعه را نام ببرید.

7. از میان تفاسیر شیعى و سنى دوره ‏اخیر، مهم‏ترین آنها را در حال‏ حاضر بیان کنید.

8. یک نمونه از تفاسیر نقلى، عرفانى و کلامى را ذکر کنید.

9. پس از پیامبر اکرم(ص) بزرگ‏ترین قرآن شناسان چه کسانى بوده ‏اند؟

10. درمورد اعجاز عددى قرآن چه مى‏ دانید؟ توضیح دهید.

پژوهش

سه نکته دیگر قرآنى را ارائه نمایید.

کتابنامه

1. قرآن مجید: ترجمه محمدمهدى فولادوند، تهران، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى، 1415ق 1373ش.

2. آشنایى باعلوم قرآن: على اصغر حلبى. تهران، اساطیر، 1369.

3. آفرینش هنرى در قرآن: سید قطب. ترجمه محمدمهدى فولادوند.

4. آلاء الرحمن: محمدجواد بلاغى. بیروت، دار احیاء التراث العربی.

5. الابانة عن معانى القراءات: مکى بن ابى طالب. تحقیق عبدالفتاح شلبى. 1405ق 1985م.

6. الاتقان فى علوم القرآن: جلال الدین عبدالرحمن ابوبکر سیوطى. دمشق، بیروت، دارابن‏کثیر، 1414ق.

7. اسباب النزول: -. بیروت، دارالهجره، 1410ق 1990م.

8. اسباب النزول: على بن احمد واحدى نیشابورى. تحقیق ایمن صالح شعبان. قاهره، دارالحدیث.

9. اصول کافى: محمد بن یعقوب کلینى. تصحیح على اکبر غفارى.

10. اعجاز القرآن: مصطفى رافعى. بیروت.

11. بحارالانوار: محمد باقر مجلسى. بیروت، الوفاء، 1403ق 1983م.

12. البرهان فى علوم القرآن: محمد بن بهادر عبدالله زرکشى. تحقیق عبد الرحمن مرعشلى، حمدى ذهبى و ابراهیم عبدالله کردى. بیروت، دارالمعرفه، 1410ق 1990م.

13. البیان فى تفسیر القرآن: ابوالقاسم خوئى. تهران، انوارالهدى، 1401ق 1981م.

14. پژوهشى در تاریخ قرآن کریم: محمد باقر حجتى. تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1365.

15. تاریخ القرآن: ابوعبدالله زنجانى. تحقیق محمد عبدالرحیم. دمشق، دارالحکمه، 1410ق 1990م.

16. تاریخ قرآن: محمود رامیار. تهران، سپهر، 1362.

17. تفسیرنمونه: ناصر مکارم شیرازى و جمعى از نویسندگان.

18. التمهید فى علوم القرآن: محمد هادى معرفت. قم، دفتر انتشارات اسلامى.

19. التیسیر فى القراءات السبع: ابوعمرو عثمان بن سعید دانى. بیروت، دار الکتاب العربى.

20. الحجة فى القراءات السبع: حسین بن احمد بن خالویه. تحقیق عبدالعال سالم مکرم، کویت، الرساله، 1990م.

21. الحجة للقراء السبعة: ابوعلى حسن بن عبدالغفار الفارسى. تحقیق بدرالدین قهوجى و بشیر جویجاتى. دمشق، دارالمامون للتراث، 1404ق.

22. حرزالامانى و وجه التهانى فى القراءات السبع: قاسم بن فیره شاطبى. بیروت، دارالکتاب نفیس، 1407ق 1987م.

23. حقائق هامة حول القرآن الکریم: جعفر مرتضى العاملى. قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1410ق.

24. دائرة المعارف بزرگ اسلامى: کاظم موسوى بجنوردى. تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامى، 1372.

25. دراسات قرآنیة: محمد حسین على الصغیر. قم، مکتب الاعلام الاسلامى، 1413ق.

26. الذریعة فى تصانیف الشیعة: آقابزرگ تهرانى.

27. روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن: ابو الفتوح رازى. تحقیق محمد جعفر یا حقى و محمد مهدى ناصح، بنیاد پژوهشهاى اسلامى، 1371.

28. صحیح البخارى: محمد بن اسمعیل بن ابراهیم بخارى. تحقیق قاسم الشماعى الرفاعى. بیروت، دارالقلم، 1407ق 1987م.

29. صیانة القرآن من التحریف: محمدهادى معرفت. قم، دفتر انتشارات اسلامى. 1413ق.

30. علوم القرآن عند المفسرین: دفتر فرهنگ و معارف قرآن کریم. قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى 1375.

31. علوم قرآن و فهرست منابع: عبدالوهاب طالقانى. قم، دارالقرآن الکریم، 1361.

32. فرهنگ آمارى کلمات قرآن کریم: محمود روحانى. مشهد، انتشارات آستان قدس رضوى، 1368.

33. فصل الخطاب فى تحریف کتاب رب الارباب: میرزا حسین نورى.

34. قرآن پژوهى: بهاء الدین خرمشاهى. تهران، مرکز نشر فرهنگ مشرق، 1372.

35. قرآن در اسلام: علامه محمد حسین طباطبائى.

36. قرآن شناخت: بهاء الدین خرمشاهى. تهران.

37. قطره‏اى از دریا: ستاد نمایشگاه قرآن کریم. تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1373.

38. الکامل فى التاریخ: ابن اثیر. بیروت، دارالفکر، 1399ق 1979م.

39. کتاب السبعه فى القراءات: ابوبکر احمد بن موسى بن مجاهد. تحقیق دکتر شوقى ضیف، قاهره، دارالمعارف.

40. کتاب المصاحف: سلیمان بن اشعث السجستانى. مصر، مطبعة الرحمانیه. 1355ق 1936م.

41. الکشاف: محمود بن عمر زمخشرى. بیروت، دارالفکر.

42. الکشف عن وجوه القراءات السبع و عللها و حججها: مکى بن ابى طالب تحقیق محیى الدین رمضان، بیروت، الرساله، 1417ق.

43. الکنى و الالقاب: شیخ عباس قمى. تهران، مکتبة الصدر، 1397ق.

44. مباحث فى علوم القرآن: صبحى صالح. بیروت، دارالعلم للملایین، 1990م.

45. مجمع البیان: امین الاسلام طبرسى. بیروت، دارالمعرفة، چاپ دوم، 1408ق 1988م.

46. المحتسب فى تبیین وجوه القراءات و عللها و حججها: عثمان بن حنى. تحقیق محى‏الدین رمضان، بیروت، الرساله، 1407ق.

47. المحکم فى نقط المصاحف: ابو عمرو عثمان بن سعید دانى. بیروت، دارالکتب العلمیه، 1405.

48. مدخل التفسیر: محمد فاضل لنکرانى. تهران، مطبعة الحیدرى، 1396ق.

49. معجم القراءات القرآنیة: مختار عمر و عبدالعال احمد سالم مکرم. تهران، اسوه، 1412ق، 1991م.

50. المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم: محمد فؤاد عبدالباقى. قاهره، دارالحدیث، 1411ق 1991م.

51. معجم مقاییس اللغة: احمد بن فارس. تحقیق عبدالسلام محمد هارون. قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1404ق.

52. معرفة القراء الکبار: محمد بن احمد بن عثمان ذهبى. تحقیق بشار عواد معروف، بیروت، الرساله، 1404ق 1984م.

53. مقدمه‏اى بر تاریخ قراءات قرآن کریم: عبدالهادى الفضلى. ترجمه سید محمدباقر حجتى. تهران، اسوه.

54. المنار: محمد رشیدرضا. تهران، دارالفکر.

55. مناهل العرفان فى علوم القرآن: محمد عبد العظیم زرقانى. قاهره، دار احیاء الکتب العربیة.

56. موجز علوم القرآن: داود العطار. تهران، مؤسسة قرآن الکریم، 1403ق.

57. المیزان فى تفسیر القرآن: محمد حسین طباطبایى. بیروت، مؤسسة الاعلمى، 1394ق 1974م.

58. ناسخ القرآن العزیز و منسوخه: ابن بارزى. به کوشش دکتر حاتم صالح ضامن.

59. الناسخ و المنسوخ: نحاس. تحقیق دکتر سلیمان ابراهیم. بیروت، الرساله، 1991م.

60. ناسخ و منسوخ در قرآن و دیدگاه علامه: سید محسن موسوى. پایان نامه.

61. النسخ فى القرآن الکریم: مصطفى زید. بیروت، دارالفکر، 1987م.

62. النشر فى القراءات العشر: ابوالخیر محمد بن محمد ابن جزرى، بیروت، دار الفکر.

63. نهج البلاغه: تحقیق صبحى صالح.

64. هشت رساله عربى: حسن حسن زاده آملى.

65. الفهرست: ابن ندیم. تهران، افست.

----------------------------------------------------

پى ‏نوشتها

1. با توجه به نوعى مرزبندى اصطلاحى به‏وجود آمده از سوى قرآن‏شناسان معاصر، این اصطلاح امروزه براى علم تفسیر، تجوید، آیات الاحکام، قصص قرآن و ترجمه قرآن به‏کار نمى‏رود. ر.ک:فصل اول از بخش اول کتاب.

2. از آن‏جا که تدوین مصاحف عثمانى در مدینه، مرکز خلافت اسلامى صورت گرفت، ارسال یک نسخه به مدینه مفهومى ندارد، بلکه نسخه اصلى درمدینه نگهدارى مى‏شده است.

3. در این که این تقسیم از سوى پیامبر صورت گرفته باشد شاهدى در دست نیست.

4. احتمال دیگر سهولت در حفظ قرآن است.

5. سوره توبه را جزو سبع طول نشمرده‏اند، بلکه در مورد هفتمین سوره، بعضى یونس و برخى کهف را مطرح کرده‏اند. (ر.ک: الاتقان، ج‏1، ص‏199)

6. نظر غالب در مورد آغاز سوره‏هاى مفصلات، سوره الرحمن است. (التمهید، ج‏1، ص‏251) بعضى دیگر آغاز مفصلات را سوره حجرات مى‏دانند. (مناهل العرفان، ج‏1، ص‏352)

7. و نیز «ص‏» [ صاد]در آغاز سوره «ص‏».