نام ایرانی یا عربی؟!

نامگذاری


مساله نامگذاری فرزندان یکی از مسائلی ست که تقریباً همه‌ی خانواده‌ها با آن سروکار دارند و در فرهنگ عمومی دنیا از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. وجه تمایز انسان با سایر موجودات در این است که با اسم از یکدیگر شناخته می‌شوند. در سال‌های اخیر مشاهده شده است که تلاش‌هایی در جهت گسترش نام‌های ایرانی در جامعه و در تقابل با نام‌های عربی در حال انجام است. در این مقاله به شیوه‌ای علمی و تحلیلی، نشان داده می‌شود که هدف کلی از مد ساختن و گسترش نام‌های ایرانی در جامعه اولاً فریب مردم و سو استفاده از حس وطن پرستی و ثانیاً تلاش در جهت از بین بردن نام اهل بیت علیهم السلام می‌باشد.

« بر روی ادامه مطلب کلیک کنید »

الف: نام ایرانی یا عربی؛ مغلطه‌ی بسیار ساده
اگر اهل گشت و گذار در سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی باشید، در اکثر آن‌ها لینک‌هایی وجود دارد که در آن‌ها پرسش‌ها و نظر سنجی‌هایی در مورد نامگذاری فرزندان وجود دارد. مدل پرسیدن سوال و نظرسنجی در این سایت‌ها و شبکه‌ها به نحوی است که به نوعی تقابل نام‌های ایرانی و نام‌های عربی در آن‌ها مشاهده می‌شود. اما به دلایل زیر این سوالات دارای اشکالات اساسی است و به نوعی همراه با فریب است.
در ایران نام عربی داریم؟
نکته‌ی مهم این است که اصلاً آن چیزی که این سایت‌ها به عنوان نام عربی مطرح کرده‌اند، نام عربی نیست و در ایران جز نواحی جنوبی و غربی که با کشورهای عربی همسایه هستیم و مردم اکثراً عرب هستند، چیزی به عنوان نام عربی (با تعریفی که این سایت‌ها دارند و در جامعه نیز این تعریف در بین افراد مختلف دیده شده است) وجود ندارد.
آنچه که در ایران وجود دارد، غالباً اسامی اسلامی است که به دلیل علاقه‌ی مردم به دین اسلام، سالیان متوالی بر روی فرزندان ایرانی گذاشته می‌شده است. درواقع اسم‌های عربی اسم‌هایی است غالباً به صورت‌هایی چون محمد الدعایه، حسین عبدالغنی الروادی، عباس بن خالد و... گذاشته می‌شود. به عنوان مثال در استان سمنان چند نام وجود دارد که به شکل عبدالله بن خالد المعارفی باشد؟ مسلماً بسیار اندک است. اما اسامی اسلامی و شیعی از پرفراوانی ترین نام‌هاست.
چیزی که به هیچ عنوان با آنچه که در این سایت‌ها و در جامعه به عنوان اسم عربی مطرح می‌شود تطابق ندارد.


تحریک حس وطن پرستی
در اکثر سایت‌ها پیش از پرسیدن در مورد انتخاب اسم عربی یا فارسی، معمولاً به شیوه‌ای، حس وطن پرستی کاربران نسبت به اعراب تحریک می‌شود و سپس با مغلطه‌ای ساده کاربران را به فریبی ذهنی دچار می‌کنند. در واقع فضای پرسش و نظرسنجی به هیچ عنوان طبیعی نیست.
مدل کار به این صورت است که ابتدا با طرح مباحثی چون «خلیج عربی» و شیطنت اعراب در جعل کردن نام «خلیج فارس»، حمله‌ی اعراب به ایران و سو استفاده‌ی جنسی اعراب حاشیه‌ی خلیج فارس از برخی زنان ایرانی، کاملاً کاربران را احساسی و نسبت به اعراب بدبین می‌کنند. کل کل با عرب‌ها، رو کم کنی عرب‌ها و ... از مهم‌ترین و پرفراوانی ترین عنوان‌هایی است که به تالارهای بحث و گفتگو در این سایت‌ها اختصاص داده می‌شود. (تا اینجای کار هیچ ایرادی ندارد) ایراد اصلی از آنجا شروع می‌شود که پس از تحریک حس وطن پرستی و عرب ستیزی کاربران، طی یک عملیات بسیار ساده، اعراب را مستقیماً به اهل بیت (ع) وصل می‌کنند و (نعوذبالله من قصدهم) اهل بیت (ع) را نیز نمونه‌ای از این اعراب می‌دانند. بلافاصله پس از چنین فضایی از کاربران در مورد اسم گذاری پرسیده می‌شود و غالباً با چنین عبارتی: اسم ایرانی با عربی؟
دقت شود که در این سایت‌ها، در طرح سوال نام ایرانی یا نام عربی، وقتی برای نام‌های عربی مثال آورده می‌شود، نام‌های ائمه و پیامبران به عنوان مثال ذکر شده است. مسلم است که هرکس اندکی عرق ملی داشته باشد، تحت تاثیر چنین فضایی به نام ایرانی رای می‌دهد. چرا که حس وطن پرستی او به شدت تحریک شده و دیگر قدرت تشخیص ندارد که نام‌هایی که به عنوان نام عربی آورده شده است، به هیچ عنوان ربطی به خلیج فارس و ... ندارد.
پاسخ حدوداً 96 درصد افراد شرکت کننده در بحث‌های این سایت‌ها به نام‌های ایرانی بوده است و با مغلطه‌ی ایجاد شده دقیقاً نام ایرانی در مقابل نام ائمه و به نام اسم عربی به خورد مخاطبان داده شده است.


ب: صدا و سیما و شبکه‌ی سینمای خانگی و فارسی وان!
متاسفانه طی یک سال برخی رفتارها در صدا و سیما و شبکه‌ی سینمای خانگی دیده شده است که نشان از جریانی آگاهانه در جهت ترویج نام‌های ایرانی (نه به هدف ایران دوستی و گسترش حس ملی گرایی) بلکه در جهت مقابله با فرهنگ اسلامی طراحی شده است.
خوانندگان مستحضرند که سینما و صداوسیما یکی از تاثیرگذار ترین رسانه‌های جامعه‌ی کنونی ایران می‌باشند. متاسفانه همواره در هرجامعه ای مردم عادی غالباً تحت تاثیر جو غالب جامعه قرار می‌گیرند و بدون تفکر و اندیشه به پیروی از مدهای جامعه می‌پردازند. یکی از مدهای جامعه که مردم به شدت از ان تقلید می‌کنند و عمدتا نا آگاهانه است، بحث نامگذاری است.
در بحث نامگذاری و چگونگی تاثیر پذیری مردم از جریان‌های اجتماعی به دو مثال اشاره می‌شود.


تاثیر پذیری مردم عادی و عوام : گاس هیدینگ و سریال ستایش
داستان «گاس هیدینگ» به عنوان نمونه‌ای است که نشان می‌دهد مردم عادی و عوام چگونه تحت تاثیر مسائل احساسی قرار گرفته و این مسائل در تمام زندگی‌شان جاری می‌شود.
«گاس هیدینگ» یکی از مربیان بزرگ و موفق فوتبال جهان است. وی در جام جهانی 2002 با تیم فوتبال کره جنوبی توانست برای اولین بار در طول تاریخ، تیمی آسیایی را تا مرحله‌ی نیمه نهایی جام جهانی بالا ببرد. افتخاری که مردم کره جنوبی را واقعاً خوشحال و شادمان کرد. یکی از نکات بسیار جالبی که پس از این واقعه وجود داشت، این بود که تحت تاثیر حضور «گاس هیدینگ» و رتبه‌ی افتخارآمیز چهارمی جهان، تا چند سال نام «گاس» یکی از پرفراوانی ترین نام‌ها در کشور کره بود که برای نوزادان انتخاب می‌شد. دقیقاً مشابه این اتفاق در ایران و هنگام پخش سریال «ستایش» افتاد.
سریال ستایش، یکی از پرمخاطب ترین برنامه‌های سال‌های اخیر تلویزیون ایران بود که البته بحث بر سر کیفیت آن، کماکان ادامه دارد. این سریال آنقدر طرفدار داشت که مدیر شبکه‌ی سوم سیما در روزی که‌ تیم استقلال بازی داشت، مجبور شد به احترام طرفداران سریال، پخش فوتبال را به شبکه‌ی دوم سیما واگذار کند.
پخش این سریال دقیقاً تاثیری بسیار شدید بر فرهنگ نامگذاری ایرانی داشت. آمارهای سازمان ثبت احوال ایران در مورد فراوانی نام‌های دختران در سال‌های 1385-1390 نشان می‌دهد که نام ستایش که تا قبل از پخش این سریال در بین ایرانیان محالی از اعراب نداشته است، چگونه طی دوسال به یکی از پرفراوانی ترین نام‌های ایرانی تبدیل شده است.
در سال 1384 نام ستایش در ایران 4854 بار برای فرزندان انتخاب شده بود. در این سال نام ستایش حتی جزو ده نام اول ایران هم نبوده است اما در سال 1389 تعداد نام ستایش به عدد خیره کننده 31356 می‌رسد که نشان می‌دهد پخش این سریال تا چه اندازه بر مردم تاثیر گذاشته است.
**
همانگونه که در جدول فوق مشاهده می‌شود در اسامی مذهبی متاسفانه روندی نزولی وجود دارد و در نام‌های غیر اسلامی چون ستایش و هستی که هر دو تحت تاثیر پخش سریال‌های صداوسیما بوده‌اند، (هستی نام شخصیت اصلی یکی از سریال‌های ماه مبارک رمضان بوده است) روندی به شدت صعودی و خیره کننده مشاهده می‌شود.
در واقع می‌توان گفت که صداوسیما در این روند نزولی اسامی مذهبی و روند صعودی اسامی یادشده تاثیری بسیار زیاد داشته است.
از آن سو شاهد هستیم که چگونه شبکه‌های ماهواره‌ای به تخریب نام‌های اسلامی و دینی مشغولند. به عنوان مثال شبکه‌ی فارسی وان که ماموریتی قابل توجه در سست کردن بنیان‌های اجتماعی و فرهنگی دارد، نام‌هایی که نزد ایرانیان مقدس است برای بازیگرانی که در سریال، نقش‌های غیر اخلاقی را ایفا می‌کنند، استفاده می‌کند.
به عنوان نمونه این شبکه در یکی از سریال‌های خود برای زن‌های بازیگری که نقش‌های غیر اخلاقی را ایفا می‌کنند نام‌های مقدس زینب و خدیجه را انتخاب نموده است.
از سوی دیگر در برخی فیلم‌های تولید شده در شبکه‌ی سینمای خانگی مشاهده شده است که اسامی ایرانی تقدیس و اسامی مذهبی توهین می‌شوند. به عنوان مثال می‌توان به فیلم دردسر بزرگ اشاره کرد که به کارگردانی سعید سهیلی و بازی هنرپیشگانی چون حامد کمیلی، لیلا اوتادی، بهاره افشاری، علی صادقی، سحر قریشی، فتحعلی اویسی، احمد پور مخبر به نمایش درآمده است. در این فیلم لحظاتی وجود دارد که به وضوح به تقبیح نام‌های اسلامی چون علی اصغر و علی اکبر و ... پرداخته می‌شود. (به عنوان مثال سکانس دیدار نخست رجبعلی و سیامک).
این جریان‌های داخلی و خارجی آیا بی هدف است؟ به راستی هدف از این جریان اجتماعی چیست؟


هدف از ترویج
بررسی دقیق موارد یادشده نشان می‌دهد که دو هدف عمده در این جریان وجود دارد. 1- ایجاد حس نفرت نسبت به اسامی ائمه با مغلطه‌ای که در بالا توضیح داده شد. 2- گسترش نام‌های ایرانی در جهت جای گزینی نام‌های ائمه (آگاهانه توسط شبکه‌های ماهواره‌ای و ناآگاهانه و شاید هم آگاهانه: توسط صداوسیما و شبکه‌ی سینمای خانگی).
چیزی که بسیار واضح است این است که کسانی که آگاهانه به این جریان می‌پردازند، به شکوه و عظمت فرهنگ اسلامی پی برده‌اند. آنان به راستی دریافته‌اند تا زمانی که فرهنگ حسینی در جامعه باشد، اینان نمی‌توانند به اهداف خود برسند. فرهنگی که کشته شدن در راه حق و خدا را به پذیرفتن ننگ و ذلت ترجیح می‌دهد. اینان آگاهند که تا فرهنگ علوی، فرهنگ فاطمی و محمدی در جامعه باشد، مقاصد شومشان راه به جایی نمی‌برد. فرهنگی که صدر و ساقه‌ی آن عقلانیت و شعور و آگاهی است؛ لذا هدف اصلی این جریان نه بسط فرهنگ ایرانی که ترویج فرهنگ ایرانی به عنوان آلترناتیوی در مقابل فرهنگ اسلامی است. در واقع این جریان قصد دارند همان استفاده‌ی ابزاری که در تاریخ از دین شده است، این بار از حس وطن دوستی ایرانیان کنند.
لازم به توضیح است که نگارنده به هیچ عنوان مخالف نامگذاری ایرانی نمی‌باشد، بلکه هدف از این مقاله این است که حس وطن دوستی افراد تحت تاثیر فریبکاری عده‌ای دنیاپرست قرار نگیرد.


وظیفه‌ی علاقه مندان به اهل بیت
این پاراگراف مربوط به کسانی است که ادعای حسینی بودن دارند. آنانی که عشق به اهل بیت در وجودشان ساری و جاری است. اگر از این دسته نیستید می‌توانید خواندن مقاله را در همین جا به انتها برسانید. اما اگر خود را از زمره‌ی ارادتمندان اهل بیت (ع) بر می شمارید، وظیفه‌ای بر دوش شماست. بنابر آنچه گفته شد، جریانی آگاهانه و به طرق مختلف در تلاش برای از بین بردن نام اهل بیت علیهم السلام می‌باشد. ساده انگارانه است اگر این جریان را ناشی از وطن دوستی عده‌ای خاص بگذاریم. احمقانه است اگر با این شعار که «خدا دین خود را حفظ می‌کند»، بی تفاوت از کنارش بگذریم. وظیفه‌ی همه‌ی ما این است که مردم عامی را که به شدت احساسی‌اند از قرار گرفتن در دام این جریان اجتماعی برحذرداریم.
آگاه کردن جوانان به شیوه‌ای منطقی و نه احساسی، ترغیب و تشویق دیگران به انتخاب نام‌های ائمه و از همه مهم‌تر انتخاب اسامی مذهبی (به ویژه اسامی ائمه) برای فرزندان مان، به عنوان مقابله با این جریان، از دیگر وظایف ماست.
در پایان با حدیثی از امام صادق (ع) سخن را به پایان می‌برم:
قال الصادق (ع) : «اَوَّلُ ما یبرُّ الرَّجُلُ وَلَدَهُ أن یسَمَّیهُ به اسم حَسَنٍ فَلْیحْسنَ اَحَدُکمْ اِسْمِ وَلَدِهِ؛».
اولین نیکی که انسان به فرزندش می‌توان بکند این است که نام نیک بر وی بگذارد. پس به نیکی بر فرزندانتان نام بگذارید.
(وسایل الشیعه، ج اول، صفحه‌ی 297).