گناه، غذای مسموم روح


 افرادی هستند که با رعایت اصول تغذیه به دنبال سلامتی جسم و روح خود هستند ولی متاسفانه به دلایل ناآگاهی یا کم بودن ایمان به راحتی مرتکب گناه می شوند غافل از اینکه با ارتکاب هرگناه آسیبی به مراتب بیشتر از رعایت نکردن اصول تغذیه به جسم و روح خود وارد می کنند و دچار بیماریهای مختلف می گردند.


با توجه به اینکه ساختار بدن آدمی از دو بخش (اخلاط و عناصر- ساختارروحی و روانی ) تشکیل شده است این دو تاثیر متقابلی بر روی هم دارند , اعضای بدن افعالی را از خودشان صادر می کنند که اگراین افعال بر روند طبیعی خودش صورت گیرد نشانه سلامتی است و اگر بر روند طبیعی صورت نگیرد نشانه بیماری است .  « بر روی ادامه مطلب کلیک کنید »


مثلا در یک جسم سالم و طبیعی وقتی غذا می خورید بعد از یک تا دو ساعت سر دل انسان سبک می شود و سنگینی معده به  حالت سبکی تبدل می شود و به اصطلاح سر دلمان سبک می شود و بعد از مدتی دفع صورت می گیرد , ولی فردی که غذا می خورد و حالت تهوع پیدا میکند و تا ۲۴ ساعت نمی توانند چیزی بخورد می فهمد که افعال معده اش از روال طبیعی خارج شده است .بنا براین از روی افعال می توان متوجه بیماری شد لذا وقتی بیماری در سطح جسم رخ می دهد اختلالی در اخلاط است .

عوامل خارجی یا داخلی وجود دارند که در ساختار بدن ما دخالت می کنندو موجب نگهداری سلامت ویا از بین رفتن سلامت ما می شوند که به آن اسباب سته می گویند ( غذا و نوشیدنی ها , هوا ,احتباس و دفع , خواب و بیداری , حرکت و سکون و حالات روحی و روانی ) 

مهمترین عاملی که بر روی جسم ما تاثیر می گذارد و باعث اختلال در بدن می گردد حالتهای روحی و روانی  است . شما اگر به کسی چیزی بگویید که عصبانی شود در بدنش حرارت ایجاد می گردد و ساختار بدنش در چند لحظه تغییر می کند این حرارت بخاطر این است که او از این کلمه شما رنجیده است بنا براین می توان گفت که حالات روحی و روانی بیشترین تاثیر را روی ساختار جسمی ما می گذارند  چون قدرت و سرعت تاثیرشان از غذا و از همه چیز های دیگر بیشتر است.

درواقع اگر بدن دست کاری شود روان تاثیر می پذیرد و اگر دردی در فردی وجود دارد حافظه اش دچار مشکل می شود و نمی تواند محبت کند دچار خشم و نفرت می شود و اگر دارای روان خوب و ایمان قوی  باشد سخت ترین سختی ها را تحمل می کند .
وقتی غم و غصه , اضطراب و نگرانی فکر شما زیاد می شود روند تولید سودا دربدن افزایش می یابد پوست سیاه می شود , زیر چشمها سیاه می شود و ممکن است سوزش معده , یبوست , ریزش مو,و مشکلات دیگری حادث شود و اصطلاحا می گویندفرد دچار غلبه سودا شده است چرا که یکی از مهمترین علتهای آن حالتهای روحی و روانی است .

بنا بر این اگر اعمالی از ما سر بزند که تعادل ساختار بدن ما را بهم بریزد باید منتظر بازخورد آن در سطح جسم و روحمان باشیم.

یکی از آن اعمالی که خارج از قواعدی است که خالق مهربان برای روح ما طراحی کرده گناه است که مستقیما اثرش به خود گناه کار بر می گردد. کارکردهای گناه چون خارج از سیستم تعریف شده برای وجود انسان است، وجود را تخریب می کند و این وجود وقتی تخریب شد دچار بیماری می گردد.
مثلاً وسیله نقلیه ای را درنظر بگیرید که کارخانه سازنده آن دستور العملی برای نگهدای آن تدوین کرده و در آن نوع سوخت , روغن و... را درج نموده حال اگر کسی خلاف آن عمل کند قطعا به ماشین صدمه می زند. 

با غفلت و گناه فاصله از خداوند ایجاد می شود و احساس امنیت از بین میرود و می دانیم که اساس  خوشبختی حس امنیت و اساس بدبختی عدم حس امنیت و اضطراب و ترس است که مادر تمام بیماریهاست .

وقتی با گناه این فاصله ایجاد می شود آرامش جای خود را به اضطراب و افسردگی می دهد و غم ایجاد سودای رسوبی و بیماری زا می کند.

بنا براین فاصله گرفتن از حق تعالی یک سختی در جان و دل ایجاد می کند و قلب یک فرد گناه کار وقتی سفت و سخت شود دیگر جایگاه خداوند نیز نخواهد بود.
این شروع تغییرات باعث بهم ریختن اخلاط چهار گانه (صفرا- دم-بلغم و سودا ) و اختلال بسیار بدی ایجاد می کند که پایه تمام بیماریها از جمله سرطان است , سرطان از رسوب سودا ایجاد می شود و امروزه تاکیددارند که اضطراب یکی از اصلی ترین فاکتورهای بروز سرطان است لذا همانگونه که جسم نیاز به تغذیه سالم دارد روح هم غذای سالم می خواهد و گناه، غذای مسموم روح است و بیمارهای جسمی را نیز به همراه خواهد داشت.